کارسوق ادبی
روز پنجشنبه 94/11/8 برای اکثر دانش آموزان مدرسه ما روز خاصی بود و از صبح که به مدرسه آمدیم تقریبا همه همکاران درگیر آماده سازی فضای کارسوق بعدازظهر بودند . کارسوق که قرار بود در فضایی متفاوت و با حال و هوای جذابی برگزار شود .
پس از تعطیلی مدرسه به ها ناهار خوردند و نماز را به جماعت خواندیم سپس حدود ساعت 13 کارسوق رسما شروع شد .
کارسوق ما با قرائت چند آیه از کلام الله مجید آغاز شد و پس از آن یک کلیپ طنز در مورد کلاس های خصوصی زبان پحش شد .
سپس بچه ها سرودی که به زبان انگلیسی و عربی آماده کرده بودن رو اجرا کردن و پس از آن یک نمایش دانش آموزی اجرا شد که توی اون یک مغازه دار با دو توریست خارجی که یکی از آن ها عرب و دیگری انگلیس زبان بود سر و کله می زد که چون در قالب طنز بود خیلی به دل می نشست !....
بعد از آن مرحله ی اول رقابت کارسوق برگزار شد یعنی ساخت روزنامه دیواری به 3 زبانن با توجه به کتاب های درس بچه ها که خیلی جذاب و هیجان انگیز بود . روزنامه دیواری هایی که بچه ها توی این مرحله درست کردند بعضا بسیار جالب و تحسین برانگیز بود . چون گروه های برتر قرار بود وارد مرحله بعد بشوند ساخت روزنامه دیواری برای بچه ها بسیار حساس بود . پس از آن همه ی بچه ها به حیاط رفتند و شربت و شیرینی خوردند .
در این مدت هم زمین مسابقه مرحله بعد در نمازخانه مدرسه آماده شد و
بچه ها پس از بازگشت به نمازخانه از دیدن همچینی زمینی شوکه شدند . زمین
مسابقه ای که با ساخت ماکت حیوانات جنگل به صورت سه بعدی هم در آمده بود و
پس از بررسی روزنامه دیواری ها توسط هیئت داوران ( معلمان مدرسه) سه گروه
برتر وارد مسابقه شدند .
از هر گروه یک نفر با انداختن تاس روی زمین مسابقه حرکت می کرد و هم گروهی هایش در مراحل مختلف کمک می کردند تا بیش ترین امتیاز را بگیرند . در این جنگل بچه ها باید به سوالات درس های زبان و فارسی و عربی پاسخ می دادند و در مسابقه های عملی شرکت می کردند و خلاصه همه تلاششان را می کردند تا بیشترین امتیاز را دریافت کنند . در حاشیه این مسابقه هم یک مسابقه برای تماشاچیان برگزار می شد که حدس جمله ای بود که هر گروه در مسابقه پس از جواب درست دادن به سوالات یک حرف از آن را روشن می کرد .
در نهایت و با فرارسیدن ساعت چهار و اعلام گروه های برتر در مسابقه کارسوق ما به پایان رسید که گروه اول از پایه هشتم بود و 3 نفر از اعضای آن گروه از کلاس شهید آوینی بودند. به نام های آقایاk امیر محمد صالحی ، پارسا پیش بین و احمدرضا خناری.
- ۹۴/۱۱/۰۸
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.